هرچه دلتنگی هست,حرفهایی که گره در گره است,تو بیا تا به همان بوسه اول برود
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خورشید مردّد است، کمرنگ شده
هر چیز که دست می زنم سنگ شده
انگار که حال و روز دنیا خوش نیست شاید که دلت برای من تنگ
شده
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * نردبامی که به اندازه دلتنگی
من قد بکشد
پشت دیوار کسی یافت نشد
تکیه بر حسرت خود خواهم زد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اگر چه عاشق برفم بهار هم خوبست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
لحظه هایی هست که دلم واقعاً برایت تنگ می شود.
من اسم این لحظه ها را "همیشه" گذاشته ام
دلم تنگ است
است
دلم اندازه حجم قفس تنگ است
سکوت از کوچه لبریز است
صدایم خیس و بارانی است
نمی دانم
چرا در قلب من
پاییز
طولانی است
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * پنجره ی باران خورده ات را باز کن
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمی دانم ، اینجا شده پاییز ، آنجا را نمی دانم ، اینجا دلی تنگ
است ، آنجا را نمی دانم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
با نگاهی
هرس کن علف های هرز دل تنگی
م را
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * هی میگویی چه خبر
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * شهادت می دهند
ِ مهیب ِ شبانه
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
گاهی میشود فکر میکنی تمام شده، اما یک دفعه همهات را آتش میزند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به چشم خسته ی من آسمون سنگ شده ، لعنت به این جدایی دلم برات تنگ شده
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شده عزیز دل کجایی ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * می بوسیمت سه تایی / من و غم و تنهایی / امان از این جدایی / دلتنگتم
خدایی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از دوری توست ، تو که مسافر جاده ها شدی من چشمانم را به امتداد جاده دوخته ام ، می دانم که روزی خواهی آمد ، آن روز که عشق نایاب ترین عنصر زندگی انسانهاست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به باران گره زن
پر از بوسه کن ابرها را
نت دلتنگی
من باران است.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
شده؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
از اولین دقیقه دلم تنگ
میشود.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
تو بود
بر سرِ شهر
دل از گریه نکندند هنوز
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
نيست حال دل از من نميپرسي چرا حال پرسيدن كه ديگر ننگ نيست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در این تنهایی تاریک و تنهای خدا مانند
است
و من تنها و تاریکم
نظرات شما عزیزان:
بدان به خاطر تو انتظار هم خوبست
دلم به خلوت تابوت رفت دلتنگم
ولی برای دل من مزار هم خوبست
دلتنگی
دلتنگی
دلتنگی
دایه ی مهربان تر از مادر شده
آغوش گشوده بلعیده مرا
درست از ساعتی که رفتی
نخواهمش کی را باید ببینم؟!
چند سطر پس از باران
چشمهایم را ببین که هوایت دیوانه شان کرده
دلم برایت تنگ است
از شب ِ پاییز
جز باران و کمی دلتنگی
چه انتظاری داری؟
به دلتنگی
این اشک ها!
میدانی!دلتنگی عین آتش زیر خاکستر است.
فریاد زدم بدونی بیزارم از جدایی ، دلم برات تنگ
خدایا دلم را
ابر دارد قفسم
دفتر نقاشی من تو شهر غم گم شده، به کی بگم با معرفت دلم برات تنگ
بدرود را نگفته برای سلام تو
ابرها هم دلشان تنگِ
به دیدارم بیا هر شب
سنگ است دلی که نیست در سنگر عشق.
Power By:
LoxBlog.Com |